باراک حسین اوباما؛ فرصتی دیگر که از دست رفت

Posted by

باراک حسین اوباما؛ فرصتی دیگر که از دست رفت

داریوش احمدیانیکسان دانستن عملکرد باراک حسین اوباما که تا چند وقت دیگر رییس‌جمهور ‌سابق امریکا خوانده خواهد شد با اسلافش یا ناشی از ندیدن واقعیات است یا به علت امریکا ستیزی‌های معمول که واقعیات را پنهان می‌کند. تنها کافی است نوع مواجهه‌ی اوباما با ایران را با رییس‌جمهور ‌پیش از او مقایسه کنیم تا تفاوت‌ها برایمان آشکار شود. برای فهم بهتر تفاوت‌های اوباما با دیگران می‌توان بعنوان یک نشانه نطق‌های سازمان ملل او درباره‌ی ایران را با دیگر روسای جمهور امریکا مقایسه کرد. آنچه که اوباما به دنبالش بود مذاکراتی معطوف به حل مسائل تنش زای فی ما بین دو کشور بود که نمونه اش در مذاکرات منتهی به برجام هویداست. دو سال و نیم مذاکرات سخت و فشرده برای رسیدن به یک راه حل. اتفاقی که می‌توانست خیلی زودتر از این رخ دهد اما صد افسوس که در آن سال‌ها عده‌ای در ایران مسئول این مذاکرات بودند که به تنها چیزی که نمی‌اندیشیدند بستن پرونده‌ی هسته‌ای بود. و آنچه خوشایندشان می‌آمد نه حل مسئله بلکه نمایش‌ها و شعارهای غرب ستیزانه بود. نکته‌ی مهم در نوع مواجهه‌ی اوباما با تنش‌های ایران و امریکا عدم باور او به تضاد ماهیتی بین دو کشور بود، موضوعی که بسیاری در ایران متاسفانه به آن باور دارند و در امریکا هم نمونه هایی از این جنس تفکر را می‌توان در نئو محافظه کاران دید. مهمترین نکته‌ای هم که او را به سمت حل مسائل تنش زا با ایران سوق می‌داد همین عدم اعتقاد به تضاد ماهیتی دو کشور بوده است به گونه‌ای که هم در به ثمر رسیدن برجام تمام تلاشش را کرد و هم در شکل اجرای آن و تا جایی که امکان داشت در برابر تصمیمات تندروها در ایجاد خلل در اجرای برجام مقاومت کرد. آنچه مایه‌ی تاسف و از جهت دیگر عبرت است عدم استفاده‌ی کشورمان از این فرصت استثنایی که در اختیارمان بود، است. به گونه‌ای که بعد از سالها تحمل خسارت سنگین اقتصادی، سیاسی و حتی امنیتی بواسطه‌ی تحریم‌ها به مذاکره‌ی جدی روی آوردیم، در حالی که می‌توانستیم در همان هنگام که اوباما در اولین ماه‌های ریاست جمهوری اش به رهبری نظام نامه‌ای نوشت و نسبت به حل مسائل ابراز تمایل و اشتیاق کرد با سپردن کار به دست افراد کاردان که در همان دولت هم در وزارت خارجه یافت می‌شدند به سمت حل زودتر مسئله پیش برویم. معنای حل زود‌تر پرونده‌ی هسته‌ای حرکت به سمت پرونده‌های باز دیگر بین ایران و امریکا بود که طبیعتا در دوران فردی مثل اوباما قابل حل‌تر می‌بود تا دورانی که فردی با مختصات‌ترامپ رییس‌جمهور ‌امریکا باشد. اگر بخواهیم این ماجرا را از زاویه‌ای دورتر بنگریم خواهیم دید که همه‌ی مشکل این جاست که حضرات تصمیم گیر و تصمیم ساز در کشور در حوزه‌های مرتبط با سیاست خارجی بیش از آنکه مبتنی بر منافع ملی اتخاذ تصمیم کنند بر اساس ایدئولوژی و غرب‌ستیزی تصمیم گیری می‌کنند و نتیجه‌ی چنین نگاهی همین از دست دادن فرصتی مانند ریاست جمهوری اوباما خواهد شد.

باراک حسین اوباما؛ فرصتی دیگر که از دست رفت

ارتقا اندروید