S۳۰۰ از آسمان نازل نشده
داریوش احمدیانانتشار خبر آزمایش موفقیت آمیز سامانه موشکی S300 بار دیگر باعث شد که به این موضوع بیندیشیم که ماجرای دنباله دار تحویل این سامانه موشکی از سوی روسیه به ایران چه فراز و نشیبی را طی کرده است. این قرارداد که در دولت پیشین به امضا رسیده بود تا مدتی پیش به بهانههای مختلفی اجرایی نمیشد و مقامات روس با وجود اذعان به اینکه این سامانه دفاعی موشکی ذیل قطعنامههای تحریمی جای نمیگیرد اما به واسطه فضای تحریمی ایجاد شده در آن سالها از تحویل آن به ایران خودداری میکردند. با تغییر دولت و آغاز مذاکرات هستهای توسط تیم سیاست خارجی روحانی شاهد آن بودیم که زمزمه هایی مبنی بر گشوده شدن این گره شنیده شد. در روزهای پس از برجام و بعد از شکسته شدن فضای تحریمی که بهواسطه قطعنامههای شورای امنیت ایجاد شده بود شاهد تحویل سامانه موشکی S300 بوده ایم. این موضوع شاهد و مثال خوبی است برای نقض برخی «دلواپسی» ها مبنی بر اینکه سیاست خارجی دولت اعتدال به شکل عام و موضوع برجام به شکل خاص باعث آن گردیده است که ایران به وجوه نظامی قدرت خود نپردازد و سیاست خارجی اش را بر پایه «لبخندهای دیپلمات ها» بنا نهاده است. حقیقت این است که آنان که با ماجراجویی و بیانیه خوانیهای بی حاصل تحریمها را یکی پس از دیگری بر دوش مردم حاضر در متن جامعه میگذاشتند از زاویهای دیگر به واسطه همان تحریمها و فضای تحریمی از جنبه نظامی نیز باعث ایجاد اشکالات و ضعف هایی در کشور شدند که نمیتوان به سادگی از کنار آن عبور کرد. شاید بتوان به واسطه داشتنتریبونهای انحصاری مختلف با وارونه نمایی و خلاف گوییهای متداول چند صباحی بخشی از جامعه را فریب داد و چنین وانمود کرد که روحانی و تیم همراهش به جنبههای نظامی کشور بی توجه بودهاند اما در مواقع و وقایع این چنینی «دم خروس» بیرون میزند و طراحیهای سیاسی-رسانهای «دلواپسان» نقش بر آب میشود. قطعا S300 از آسمان نازل نشده است و اگر برجام نبود اثری از آن هم نمیبود. مصداق دیگر تاثیر برجام و سیاست خارجی مبتنی بر «تعامل» و توافقات «برد-برد» دولت روحانی را میتوان در بحران سوریه مشاهده کرد. آیا توافق ایران، روسیه و ترکیه برای ایجاد و ادامه آتش بس که ظاهرا چندان هم با مخالفت سایر قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای نیز همراه نیست در فضای پیش از برجام و با نوع سیاست خارجی پر تنشی که دولت پیشین به دنبال آن بود محقق میشد؟ سخن آخر آن که نظامیگری و دیپلماسی بر خلاف آنچه عدهای تبلیغ میکنند در مقابل یکدیگر تعریف نمیشوند و برای اثرگذاری جمهوری اسلامی بر تحولات منطقهای و جهانی این دو بال میبایست هماهنگ با هم حرکت کنند، از همین رو به نظر میآید که بهتر باشد در برخی موضوعات که شاهد ناهماهنگی هایی هستیم که به ضرر منافع ملی تمام میشود تصمیمات لازم برمبنای سیاست خارجی مورد تایید اکثریت جامعه از مرکزی واحد اتخاذ شود. |